• دو شنبه 31 اردیبهشت 1403
  • الإثْنَيْن 12 ذی القعده 1445
  • 2024 May 20
سه شنبه 24 خرداد 1401
کد مطلب : 163199
+
-

نکاتی چند در باب انتخاب مجلس خبرگان  در 14خردادماه 1368

تجسم مکتب فقهی و سیاسی  امام خمینی‌ره

نگاه
تجسم مکتب فقهی و سیاسی  امام خمینی‌ره

معصومه رضایی؛ تاریخ پژوه

از چند‌ماه پیش از عزل آیت‌الله حسینعلی منتظری از قائم‌مقامی رهبری، امام خمینی(ره) به دو اقدام مشخص که ارتباطی وثیق با مسئله‌ رهبری در جامعه اسلامی داشت،مبادرت کردند. این دو اقدام عبارت بود ؛ نخست زمینه‌سازی بازنگری و اصلاح قانون اساسی مصوب سال 1358و دوم، بیان برخی اشارات به یاران و مسئولان کشور، پیرامون موازین و مصادیق مطلوب برای رهبری آینده‌ نظام اسلامی. مطابق با روایات تاریخی، این رهنمودها به دو دسته تقسیم می‌شوند: یکی اشاراتی که امام درباره‌ نوع و مدل مطلوب رهبری، یعنی رهبری فقهای سیاستمدار دارد و اشاراتی که درباره‌ یک مصداق خاص، یعنی آیت‌الله سیدعلی خامنه‌ای داشته است.
با آغاز به‌کار شورای بازنگری قانون اساسی در بهار 68، امام با صدور نامه‌ای در پاسخ به اظهار علاقه‌ اعضای شورا، مبنی بر دانستن پیشنهادات ایشان درباره‌ بازنگری، صرفاً یک پیشنهاد را مطرح کردند و آن هم حذف شرط مرجعیت از قانون اساسی و اکتفا به اجتهاد و عدالت، برای رهبری نظام اسلامی بود. در گفت‌وگوهای شفاهی با اعضای کمیسیون رهبری شورا نیز، امام بر ضرورت حذف احتمال رهبری شورایی از قانون اساسی، پافشاری کرده بودند. با رحلت امام خمینی(ره)، بازنگری قانون اساسی بدون آنکه به سرانجام مطلوب برسد، دچار توقف شد! قانون اساسی نخستین، همچنان ملاک تصمیم خبرگان برای تعیین رهبری باقی ماند. در صبحگاه چهاردهم خرداد 1368، تاریخی‌ترین اجلاسیه‌ خبرگان رهبری تا آن هنگام، در محل ساختمان مجلس شورای اسلامی برگزار شد. اجلاسیه‌ چهاردهم خرداد 1368، با قرائت وصیت‌نامه رهبر فقید انقلاب اسلامی آغاز شد و پس از آن، نطق‌هایی پیرامون صلاحیت‌های رهبری و رهبری فردی یا شورایی صورت گرفت. پس از آن با منتفی‌شدن رهبری شورایی، بلافاصله نام آیت‌الله خامنه‌ای به‌عنوان گزینه فردی رهبری مطرح شد و پس از بحث و گفت‌وگوهای فراوان، به‌رغم عدم‌تمایل ایشان به پذیرش رهبری، آیت‌الله سیدعلی خامنه‌ای به‌عنوان رهبری جدید نظام اسلامی، به مردم ایران و جهان معرفی شدند. این امر اما، با شبهه‌افکنی‌هایی نیز همراه شد که عمدتاً به تشکیک در قانونیت و شرعیت این انتخاب بازمی‌گشت! شبهه‌هایی که طی سال‌های آینده هم، به کرات اظهارشد. در این مجال، به بررسی مختصر این مولفه‌های مهم، در تعیین رهبری می‌پردازیم.

شرعیت انتخاب خبرگان
در مقام بررسی شرعیت انتخاب آیت‌الله خامنه‌ای، باید به اصل مسئله‌ ولایت فقیه توجه کرد. دو قرائت از ولایت فقیه و صلاحیت‌های او وجود دارد. یک قرائت سنتی، که نمایندگان آن آقایان حسینعلی منتظری و احمد آذری قمی (در سالیان پایانی حیات)‌اند و دو دیگر، قرائت امام‌خمینی(ره). در تئوری آقایان منتظری و آذری، ولی فقیه باید اعلمِ علما باشد و حتی دیگر صفات لازم برای او، مانند سیاستمداری، آگاهی به زمان و مکان، شجاعت و مدیریت، درصورت تحقق آن نخستین، معنا پیدا می‌کند.  
امام خمینی(ره) اما، به رهبری و ولایت مجتهد عادل نظر داشت و معتقد بود که فقیه دارای صلاحیت اجتهاد که دیگر صفات را نیز داشته باشد، شایسته‌ رهبری است. بی‌تردید آنچه باید به‌عنوان میزان سنجش شرعیت انتخاب خبرگان قرار گیرد، نظرات امام‌راحل است. دیگر نظرات فقهی در جای خود محترم هستند و در فضایی آزاد، حق بیان و طرح شدن دارند، اما نهادها و ساختارهای نظام اسلامی، براساس تئوری‌های امام‌خمینی(ره) بنیانگذاری شده و تداوم حیات خواهند یافت. از این‌رو برای اثبات شرعیت انتخاب خبرگان، باید دید که آیا صلاحیت‌های رهبری منتخب، با بایسته‌های لازم برای رهبری با تئوری امام خمینی(ره)، هماهنگی دارد یا خیر؟ در ادامه، به این نکته خواهیم پرداخت.

قانونیت انتخاب خبرگان
در اثبات قانونیت رهبری منتخب خبرگان، دو ملاک وجود دارد: نخست، مطابقت صلاحیت‌های آیت‌الله خامنه‌ای با قانون اساسی نخستین است. از آنجا که مطابق با فهم رسمی خبرگان از قانون اساسی مصوب سال 58، صلاحیت مرجعیت برای رهبری کفایت می‌کرده است و حد رایج و مقبول صلاحیت مرجعیت نیز، همان اجتهاد مطلق است، رهبری آیت‌الله خامنه‌ای با موازین قانونی (قانون اساسی نخستین) نیز هماهنگی دارد. با بازنگری در قانون اساسی، رسماً شرط اجتهاد مطلق به‌عنوان صلاحیت فقهی لازم برای فقیه حاکم، درنظر گرفته شد که در نتیجه از نظر متمم قانون اساسی هم، اشکالی متوجه رهبری منتخب خبرگان نیست.

مکانت اجتهادی منتخب خبرگان
در اثبات اجتهاد آیت‌الله خامنه‌ای، ادله‌ متعددی وجود دارد. یکی سوابق تحصیلی ایشان است که بالغ بر بیش از 13سال، تحصیل درس خارج فقه و اصول را شامل می‌شود. ایشان در سال 1349، به‌دلیل احساس بی‌نیازی از ادامه‌ تحصیل درس خارج، حضور در درس آیت‌الله سیدمحمد هادی میلانی را ترک و به تدریس سطوح عالی مشغول شد. آیت‌الله خامنه‌ای خود در چند موضع، تلویحاً به صلاحیت اجتهادی خود اشاره کرده است. دلیل دوم، تأیید اجتهاد ایشان از سوی تعداد کثیری از علما و فضلای حوزه است. آیات: فاضل لنکرانی، آذری قمی، مروج، امامی کاشانی، خلخالی، راستی کاشانی، طاهر شمس، قرشی، جزایری، بنی‌فضل، ایمانی، انواری، روحانی‌، مشکینی، مظاهری، صانعی، مؤمن، جوادی آملی، یزدی، امینی و...، بلافاصله پس از انتخاب آیت‌الله خامنه‌ای و نیز در سال‌های بعد، اجتهاد مطلق ایشان را تأیید کرده‌اند. بنابراین در این فقره نیز، ادله تمام می‌نماید.

این خبر را به اشتراک بگذارید